لعنت به داستایوسکی
کتاب لعنت به داستایوسکی، رمانی است که نویسندهی آن عتیق رحیمی و ترجمهی مهدی غبرایی است و نشر ثالث آنرا منتشر کرده است.
لعنت به داستایوسکی تا حدودی بازنویسی رمان جنایت و مکافات داستایوسکی، این بار نه در پترزبورگ بلکه در کابل است. رسول، شخصیت اصلی رمان میخواهد پا جای پای راسکلنیکف بگذارد.
خلاصه داستان:
داستان این کتاب در کابل اتفاق میافتد. درست در زمانی که افغانستان درگیر جنگهای داخلی است و هر روز در گوشهای از شهر صدای انفجار به گوش میرسد. جنگ و خون ریزی یکی از عناصر اصلی این رمان محسوب میشود.
شخصیت اصلی کتاب فردی به نام «رسول» است که به اصرار پدرِ کمونیست خود به شوروی میرود تا در آنجا تحصیل کند. رسول به هنگام تحصیل شیفته شخصیت داستایوسکی میشود و کتابهای او را میخواند. از همه بیشتر نیز تحت تاثیر رمان جنایت و مکافات قرار میگیرد. اما رسول پس از بازگشت به کشورش از همه ایدئولوژیها و جنگهای به بار آمده متنفر است و حتی هنگامی که به او پیشنهاد میشود به واسطه زبان خارجی که میداند کار پردرآمدی در این جنگ قبول کند، خیلی سریع آن را رد میکند.
بخشی از کتاب:
خم میشود. انگشتهایش با تردید به طرف دست پیرزن میرود تا به پول نقد چنگ بزند. اما پیرزن چنان سفت به چنگشان گرفته که انگار زنده است و حاضر نیست از اسکناسها دل بکند. رسول میکشد. بیهوده. دلواپس به چشمهای بیجان زن نگاه میکند و عکس صورت خود را در آنها میبیند. چشمهای ورقلنبیده به او یادآوری میکند که آخرین نگاه قربانی به قاتلش در مردمکهای او ثابت میماند. سیلاب ترس در برش میگیرد.
«اقتباس متن از سایت کافهبوک»
اصفهان كتاب فروشگاه اینترنتی كتاب در اصفهان
ناشر | ثالث |
---|---|
سال انتشار | |
نویسنده | عتیق رحیمی |
مترجم | مهدی غبرایی |
وزن | 250 گرم |
نوبت چاپ | |
نوع جلد | رقعی-شومیز |
گروه سنی | بزرگسال |
شابک |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.