سوگ سیاوش
سیاوش سوار بر اسب سیاه رنگش -شبرنگ بهزاد- از راه میرسه. کلاه خود زرینی به سر، جامهای سفید به تن و لبخندی به لب داره و به رسم کفنپوشی کافور بر خود
زده. پیاده میشه و دست پدرش رو میبوسه. کیکاووس از شرم نمیدونه کجا رو نگاه کنه.
سیاوش به پدرش نگاه میکنه. کیکاووس سراسر شرم و اندوهه. سیاوش دلداریش میده که: ناراحت نباش پدرم. این گردش روزگاره. اگه بیگناه باشم که هیچ، ولی اگه
گناهکارم همون بهتر که از این کوه آتش زنده برنگرد
ديگر كتاب هاي اين مجموعه را اينجا ببينيد
ناشر | قدیانی |
---|---|
سال انتشار | |
نویسنده | حسین فتاحی |
مترجم | |
وزن | 80 |
نوبت چاپ | |
نوع جلد | خشتی- شوميز |
گروه سنی | 8سال به بالا |
شابک |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.